جراحی شاخهای از علم پزشکی است که با استفاده از ابزار و وسایل خاصی به درمان آسیبها، بیماریها و سایر اختلالات میپردازد. پیشینه و تاریخچه جراحی به هزاران سال پیش باز میگردد. قبل از روی کار آمدن گازهای بیهوشی و ضدعفونی کنندهها انجام عمل جراحی برای بیماران بسیار دردناک بود. قبل از درک این موضوع که میکروارگانیسمهایی مانند باکتریها باعث بیماری و عفونت میشوند، توجه کمی به پاکیزگی محیط و ابزار جراحی میشد. پزشکان هنگام عمل لباسهای آلوده که آغشته به خون، آلودگی و ترشحات ناشی از جراحیهای قبلی بود را میپوشیدند. ایجاد برش در بدن برای انجام جراحی درد طاقت فرسا، احتمال عفونت یا حتی مرگ را به همراه داشت. به این ترتیب عوامل بیهوشی ناکافی همراه با فقدان شرایط بهداشتی مناسب، جراحی را به پدیدهای پر ریسک برای بیماران تبدیل کرده بود.
در قرون وسطی تا قرن هجدهم جراحان افراد عادی بودند که بدون آموزش اقدامات جزئی از جمله کشیدن دندان، قطع خونریزی و درمان زخمهای ناشی از جنگ را انجام میدادند. آنها به جای تحصیل در دانشگاهها از طریق کارآموزی و مشاهدات، جراحی را یاد میگرفتند. در سال ۱۵۴۰ سازمانی برای کنترل صلاحیت کسانی که عملها را انجام میدادند، راه اندازی شد. این سازمان بعدها سبب ساخت کالج سلطنتی جراحان انگلستان شد.
در قرن هجدهم با افزایش دانش آناتومی، روشهای جراحی مانند قطع اندامها، خارج کردن تومورها و برداشتن سنگ مثانه انجام میشد. در آن زمان بیماران را با گیاه خشخاش یا الکل آرام میکردند، میبستند و برای مثال میتوانستند در عرض سه تا پنج دقیقه یک پا قطع کنند. با این حال، درد ناشی از چنین رویههایی تا زمان معرفی اثر بیهوشی اتر در سال ۱۸۴۶ همچنان چالش بزرگی بود. پس از معرفی اتر تعداد عملها به طور قابل توجهی افزایش یافت و بیماران دیگر ترس از درد ناشی از جراحی نداشتند؛ البته خطرات ناشی از عفونت همچنان پا بر جا بود.
در اواسط قرن ۱۹ میکروبیولوژیست فرانسوی، لویی پاستور به درک درستی از رابطه بین باکتریها با بیماریهای عفونی رسید. استفاده از این نظریه توسط جراح بریتانیایی جوزف لیستر در سال ۱۸۶۵ منجر به روی کار آمدن و معرفی مفهوم ضدعفونی شد که این امر کاهش قابل توجهی در میزان مرگ و میر ناشی از عفونت به همراه داشت. لیستر حذف باکتری از وسایل، زخمها و محیط اطراف بیمار را به عنوان راهی برای کاهش عفونت و مرگ و میر توصیه کرد. پزشکان شروع به پوشیدن کتهای سفید، استفاده از ملحفههای تمیز، تختها، میزهای عمل و مواد شیمیایی ضدعفونیکننده مانند کربولیک اسید کردند. بنابراین ظهور دو مفهوم بیهوشی و ضدعفونی سرآغاز جراحی مدرن بود.
کشف اشعه ایکس توسط ویلهلم کنراد رونتگن در آغاز قرن بیستم ابزار تشخیصی مهمی را به جراحی اضافه کرد و کشف گروههای خونی در سال ۱۹۰۱ توسط زیستشناس اتریشی کارل لندشتاینر، انتقال خون را ایمنتر کرد. در آن زمان تکنیکهای جدید بیهوشی نیز معرفی شد. این تکنیکها نه تنها شامل عوامل جدید برای استنشاق میشد، بلکه عوامل بیحسی موضعی را نیز به جراحان معرفی کرد. تجویز داخل وریدی عوامل بیهوشی نیز مورد بررسی و سپس استفاده قرار گرفت. در دوره بین دهه ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰، تزریق داخل وریدی، مواد شیمیایی و آنتی بیوتیکهای مختلف برای مبارزه با عفونت و درمان اختلالات متابولیکی بدن و دستگاههای مربوط به قلب و ریه برای بهبود جراحی معرفی شد.